گزارش تحلیلی و پیشبینی بازار صنایع آلومینیوم ایران: نیمه اول و دوم سال ۱۴۰۴
22 مرداد 1404 تعداد دیدگاه: 0
گزارش تحلیلی و پیشبینی بازار صنایع آلومینیوم ایران: نیمه اول و دوم سال ۱۴۰۴
خلاصه مدیریتی
گزارش حاضر به تحلیل جامع عملکرد بازار آلومینیوم ایران در شش ماهه نخست سال ۱۴۰۴، مقایسه آن با روندهای جهانی و ارائه پیشبینی برای شش ماهه دوم سال میپردازد. یافتههای کلیدی نشاندهنده وضعیت پرچالش صنعت آلومینیوم کشور است که با واگرایی معناداری نسبت به بازارهای جهانی روبرو شده است.
در نیمه نخست سال ۱۴۰۴، تولید شمش آلومینیوم اولیه در ایران با افتی ۸ درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل مواجه شد. این کاهش تولید، که در تضاد کامل با رشد ملایم تولید جهانی قرار دارد، ریشه در چالشهای ساختاری و مزمن داخلی دارد. دو عامل کلیدی بحران تأمین انرژی و وابستگی شدید به واردات آلومینا به عنوان گلوگاههای اصلی، ظرفیت تولید کشور را محدود کرده و مانع از تحقق اهداف بلندپروازانه سند چشمانداز ۱۴۰۴ شدهاند. در حالی که بازار جهانی از مازاد عرضه و کاهش قیمت مواد اولیه (آلومینا) بهرهمند است، تولیدکنندگان ایرانی به دلیل تحریمها و محدودیتهای ارزی، قادر به بهرهبرداری از این فرصت نیستند که این امر شکاف رقابتی را عمیقتر میکند.
در بازار داخلی، قیمتها تحت تأثیر کمبود عرضه در کانالهای رسمی (بورس کالا) و تورم عمومی، در سطوح بالایی باقی ماندهاند. این در حالی است که تقاضا از سوی صنایع پاییندستی کلیدی، به ویژه بخش ساختمان و خودروسازی، به دلیل رکود تورمی و کاهش قدرت خرید، به شدت تضعیف شده است. این پارادوکسِ "قیمتهای بالا و تقاضای ضعیف"، حاشیه سود را در کل زنجیره ارزش از بین برده و پویایی بازار را مختل کرده است.
پیشبینی برای نیمه دوم سال ۱۴۰۴ حاکی از تداوم این چالشها است. انتظار میرود تولید سالانه با کاهشی محسوس نسبت به سال گذشته به پایان برسد و قیمتها در محدوده فعلی، با نوساناتی متأثر از نرخ ارز، باقی بمانند. صنعت آلومینیوم ایران در یک بزنگاه استراتژیک قرار گرفته است؛ تداوم وضعیت فعلی منجر به فرسایش مزیتهای رقابتی و ناکامی در تحقق اهداف توسعهای خواهد شد. عبور از این بحران مستلزم بازنگری اساسی در سیاستهای انرژی، سرمایهگذاری هدفمند در زنجیره تأمین بالادستی (اکتشاف و تولید آلومینا) و ایجاد ثبات در محیط اقتصاد کلان است.
بخش ۱: تحلیل عملکرد بازار آلومینیوم ایران در نیمه نخست سال ۱۴۰۴ (فروردین - شهریور)
نیمه اول سال ۱۴۰۴ برای صنعت آلومینیوم ایران دورهای مملو از چالشهای ساختاری بود که منجر به افت تولید و ایجاد عدم تعادل در بازار داخلی شد. این بخش به بررسی دقیق آمار تولید، دینامیک قیمتگذاری و وضعیت صنایع مصرفکننده میپردازد.
۱-۱. چشمانداز تولید: افت محسوس در بحبوحه چالشهای داخلی
آمار رسمی منتشر شده از سوی سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) تصویری نگرانکننده از وضعیت تولید شمش آلومینیوم اولیه در کشور ارائه میدهد. بر اساس این آمار، چهار شرکت بزرگ تولیدکننده کشور شامل شرکت آلومینیوم جنوب (سالکو)، شرکت آلومینیوم ایران (ایرالکو)، مجتمع آلومینیوم المهدی و شرکت آلومینای ایران، در مجموع طی چهار ماه نخست سال ۱۴۰۴ (فروردین تا پایان تیر)، موفق به تولید ۲۰۴,۵۹۶ تن شمش آلومینیوم شدهاند. این رقم در مقایسه با تولید ۲۲۱,۴۰۹ تنی در مدت مشابه سال ۱۴۰۳، نشاندهنده کاهش قابل توجه ۸ درصدی است.
تفکیک تولید چهار ماهه به شرح زیر است :
- شرکت آلومینیوم جنوب (سالکو): ۸۵,۹۷۱ تن
- شرکت آلومینیوم ایران (ایرالکو): ۵۸,۲۲۷ تن
- مجتمع آلومینیوم المهدی: ۴۹,۴۵۲ تن
- شرکت آلومینای ایران (جاجرم): ۱۰,۹۴۶ تن
این عملکرد نه تنها یک عقبگرد در مسیر رشد صنعت محسوب میشود، بلکه زنگ خطری جدی برای تحقق اهداف کلان کشور است. طبق سند چشمانداز ۱۴۰۴، ظرفیت تولید سالانه آلومینیوم کشور باید به ۱.۵ میلیون تن برسد. با این حال، نرخ تولید فعلی، در صورت تداوم، تولید سالانه را به حدود ۶۱۵,۰۰۰ تن محدود میکند که کمتر از نیمی از هدفگذاری است و حتی از تولید ۶۳۵,۵۹۷ تنی سال ۱۴۰۲ نیز پایینتر خواهد بود. این افت تولید یک پدیده سطحی یا نوسان فصلی نیست، بلکه معلول دو ضعف ساختاری و درهمتنیده است که صنعت را به شدت آسیبپذیر کرده است:
۱. بحران امنیت انرژی: مزیت رقابتی اصلی صنعت آلومینیوم ایران، یعنی دسترسی به انرژی ارزان، به دلیل زیرساختهای ضعیف و شبکه برق غیرقابل اتکا، در عمل خنثی شده است. تولید آلومینیوم فرآیندی به شدت انرژیبر است و هرگونه اختلال در تأمین برق، مستقیماً منجر به توقف خطوط تولید میشود. در فصول اوج مصرف مانند تابستان، تولیدکنندگان بزرگ با محدودیتها و قطعیهای برنامهریزی شده مواجه میشوند که هزینههای سنگینی را به آنها تحمیل کرده و بهرهوری را به شدت کاهش میدهد.
۲. وابستگی به مواد اولیه وارداتی: بیش از ۶۰ درصد از پودر آلومینا، ماده اولیه حیاتی برای تولید شمش، از طریق واردات تأمین میشود. این وابستگی عمیق، زنجیره تأمین صنعت را در برابر تحریمهای بینالمللی، نوسانات نرخ ارز و مشکلات لجستیکی به شدت شکننده کرده است. در عمل، حتی در صورت وجود برق پایدار، تولیدکنندگان به دلیل عدم دسترسی مطمئن و مقرونبهصرفه به آلومینا، قادر به فعالیت با ظرفیت کامل خود نیستند. این وضعیت نشاندهنده یک نقص استراتژیک بزرگ است: توسعه ظرفیت ذوب (Smelting) بسیار سریعتر از توسعه زنجیره تأمین بالادستی (اکتشاف بوکسیت و پالایش آلومینا) پیش رفته است.
۱-۲. دینامیک قیمتگذاری داخلی و معاملات بورس کالا
بازار داخلی آلومینیوم در نیمه اول سال ۱۴۰۴ شاهد یک ساختار دوگانه و ناکارآمد در قیمتگذاری بود. از یک سو، قیمتهای رسمی در بورس کالای ایران (IME) بر اساس فرمول مشخصی تعیین میشوند و از سوی دیگر، بازار آزاد با قیمتهایی به مراتب بالاتر فعالیت میکند.
بر اساس گزارشها، در اواسط مرداد ماه ۱۴۰۴، قیمت هر کیلوگرم شمش آلومینیوم در بازار آزاد بسته به خلوص، بین ۲۵۱,۰۰۰ تومان (برای خلوص ۹۹.۲۵٪) تا ۲۶۲,۵۰۰ تومان (برای خلوص ۹۹.۸۵٪) متغیر بوده است. قیمت بیلت آلومینیوم نیز که محصولی با ارزش افزوده بالاتر است، به حدود ۲۸۰,۰۰۰ تومان در هر کیلوگرم رسیده است.
فرمول رسمی قیمتگذاری در بورس کالا بر مبنای "میانگین قیمت هفته گذشته در بورس فلزات لندن (LME) + پرمیوم (مثلاً ۴۰ دلار بر تن)، ضربدر نرخ ارز رسمی" تعریف شده است. با این حال، این مکانیزم رسمی در عمل نتوانسته است نیاز بازار را تأمین کند. فعالان صنایع پاییندستی و سندیکای صنایع آلومینیوم گزارش میدهند که حجم عرضه در بورس کالا به هیچ وجه پاسخگوی تقاضای واقعی نیست و آنها مجبورند بخش عمدهای از نیاز خود را با پرداخت پرمیومهای قابل توجه از بازار آزاد تهیه کنند.
این شکاف قیمتی عمیق بین بورس و بازار آزاد، نشانهای واضح از کمبود عرضه در کانالهای رسمی است و ثابت میکند که تولید داخلی برای پاسخگویی به تقاضای کل صنایع پاییندستی با قیمتهای تنظیمشده، کافی نیست. این وضعیت یک شکست ساختاری در مکانیزم تخصیص منابع را آشکار میسازد. عدم عرضه منظم و کافی از سوی تولیدکنندگان اصلی، به ویژه پس از واگذاریها به بخش خصوصی، و نبود نظارت و اجرای مؤثر قوانین از سوی نهادهای رگولاتوری، به این بازار دوگانه دامن زده است. این شرایط، تولیدکنندگان پاییندستی را در وضعیت عدم اطمینان دائمی قرار داده، مدیریت هزینه و برنامهریزی تولید را برای آنها غیرممکن ساخته و در نهایت، هزینههای بالاتر را به مصرفکننده نهایی منتقل میکند.
۱-۳. تحلیل صنایع مصرفکننده داخلی
وضعیت تقاضا در صنایع کلیدی مصرفکننده آلومینیوم، یعنی ساختمان و خودروسازی، تصویر رکود حاکم بر اقتصاد کلان کشور را به خوبی بازتاب میدهد.
- صنعت ساختمان: این بخش که یکی از بزرگترین مصرفکنندگان محصولات آلومینیومی مانند پروفیل، درب و پنجره است، در نیمه اول سال ۱۴۰۴ با یک بحران رکود تورمی شدید دست و پنجه نرم میکند. در حالی که میانگین قیمت هر متر مربع مسکن در تهران به مرز ۹۳ میلیون تومان نزدیک شده، حجم معاملات و تعداد پروانههای ساختمانی جدید نسبت به سال گذشته حدود ۳۰ درصد کاهش یافته است. افزایش سرسامآور قیمت مصالح ساختمانی (از جمله فلزات)، تورم عمومی بالا و سقوط قدرت خرید مردم، انگیزه برای ساختوسازهای جدید را از بین برده و تقاضا برای محصولات آلومینیومی در این بخش را به شدت سرکوب کرده است.
- صنعت خودروسازی: بازار خودرو نیز به عنوان مصرفکننده مهم ورقها و قطعات آلومینیومی، وضعیتی مشابه و شاید حتی پیچیدهتر را تجربه میکند. این بازار در نیمه اول سال با نوسانات شدید قیمتی، عدم قطعیت در سیاستگذاریها و محدودیت در عرضه مواجه بود. قیمت خودروهای داخلی و مونتاژی جهشهای قابل توجهی را ثبت کردند که عمدتاً ناشی از محدودیت عرضه و افزایش هزینههای تولید بود، نه رونق تقاضا.
این تحلیل نشان میدهد که تقاضا برای آلومینیوم از سوی دو موتور اصلی مصرف، اساساً ضعیف و بیمار است. تقاضای بخش ساختمان به دلیل نبود پروژههای جدید و تقاضای بخش خودرو به دلیل تولید نامنظم، سرکوب شده است. این وضعیت یک پارادوکس بزرگ را در بازار آلومینیوم ایران ایجاد کرده است: قیمتهای بالای داخلی نه محصول یک اقتصاد پویا و تقاضای قدرتمند، بلکه نتیجه "تورم سمت هزینه" (Cost-Push Inflation) و "شوکهای سمت عرضه" (Supply-Side Shocks) است. تولیدکنندگان با هزینههای بالایی روبرو هستند که مجبور به انتقال آن به بازار هستند، اما مشتریان اصلی آنها توان اقتصادی لازم برای جذب این قیمتها را ندارند. این چرخه معیوب، بازار را در یک تعادل ناکارآمد "حجم پایین - قیمت بالا" حبس کرده و کل زنجیره ارزش را از رشد باز داشته است.
بخش ۲: محیط بازار جهانی آلومینیوم در نیمه نخست سال ۲۰۲۵
در حالی که بازار ایران با چالشهای داخلی دست و پنجه نرم میکرد، بازار جهانی آلومینیوم در نیمه اول سال ۲۰۲۵ (تقریباً مصادف با نیمه اول سال ۱۴۰۴) تصویری متفاوت از خود به نمایش گذاشت. این بازار با وجود تنشهای ژئوپلیتیکی و عدم قطعیتهای اقتصاد کلان، توانست رشد ملایمی را در تولید ثبت کند و با دینامیکهای پیچیدهای در قیمتگذاری و زنجیره تأمین مواد اولیه مواجه شود.
۲-۱. توازن عرضه و تقاضای جهانی
بر اساس دادههای موسسه بینالمللی آلومینیوم (IAI)، تولید جهانی آلومینیوم اولیه در شش ماهه نخست سال ۲۰۲۵ به ۳۶.۴۵۹ میلیون تن رسید که نسبت به ۳۵.۹۶۰ میلیون تن در مدت مشابه سال ۲۰۲۴، رشد ملایمی را نشان میدهد. به طور مشخص، تولید در سه ماهه دوم سال ۲۰۲۵ نسبت به مدت مشابه سال قبل ۱.۶ درصد افزایش یافت. چین با در اختیار داشتن نزدیک به ۶۰ درصد از تولید جهانی، همچنان بازیگر اصلی این عرصه باقی ماند.
یکی از مهمترین تحولات در این دوره، تغییر در توازن بازار مواد اولیه بود. پیشبینیها برای سال ۲۰۲۵ حاکی از ایجاد مازاد عرضه قابل توجه در بازارهای بوکسیت (حدود ۱۲ میلیون تن) و آلومینا (حدود ۴.۱۱ میلیون تن) است. این مازاد عمدتاً ناشی از افزایش تولید در گینه و توسعه ظرفیت پالایشگاههای آلومینا در چین است که انتظار میرود فشار نزولی بر قیمت این مواد اولیه وارد کند.
در سمت تقاضا، با وجود کندی رشد اقتصادی در برخی مناطق، تقاضای جهانی برای آلومینیوم به لطف محرکهای قدرتمندی مانند گذار به انرژیهای پاک، همچنان پایدار باقی ماند. رشد تولید خودروهای الکتریکی (EVs) و پنلهای خورشیدی، که هر دو به مقادیر قابل توجهی آلومینیوم نیاز دارند، تقاضای ساختاری برای این فلز را تقویت کرده است. بخشهای سنتی مانند هوافضا و بستهبندی نیز تقاضای خود را حفظ کردند.
این روندها نشان میدهد که بازار جهانی در نیمه اول ۲۰۲۵ با وجود موانع، از انعطافپذیری و تابآوری بالایی برخوردار بود. رشد تولید در کنار تقاضای پایدار از سوی صنایع تحولآفرین، نشاندهنده سلامت نسبی بازار در سطح کلان است. این وضعیت، یک فرصت استراتژیک برای تولیدکنندگان جهانی جهت بهبود حاشیه سود از طریق کاهش هزینههای مواد اولیه (آلومینا) فراهم میکند. اما برای کشوری مانند ایران که به دلیل تحریمها از بازارهای جهانی منزوی شده، این روند جهانی نه تنها یک فرصت نیست، بلکه میتواند یک تهدید باشد. در حالی که رقبای جهانی از کاهش هزینههای ورودی بهرهمند میشوند، تولیدکنندگان ایرانی همچنان با پرمیومهای بالا و مشکلات لجستیکی برای تأمین همان مواد دست و پنجه نرم میکنند. این امر به طور مستقیم به معنای عمیقتر شدن شکاف رقابتی بین ایران و سایر تولیدکنندگان جهانی است.
۲-۲. نوسانات شدید قیمت در بورس فلزات لندن (LME)
بازار آلومینیوم در بورس فلزات لندن (LME) در نیمه اول سال ۲۰۲۵ شاهد نوسانات قیمتی شدیدی بود که از آن به عنوان "رالی ترن هوایی" (rollercoaster rally) یاد میشود. قیمتها در این دوره مسیری پر فراز و نشیب را طی کردند :
- قیمت در اواسط ماه مارس به اوج خود یعنی $۲,۷۳۷ در هر تن رسید.
- سپس با یک افت شدید، در ماه آوریل به کف $۲,۲۸۵ در هر تن سقوط کرد.
- در نهایت با یک بازگشت قدرتمند، در پایان ماه ژوئن به سطح $۲,۵۹۳ در هر تن رسید.
این نوسانات شدید بیش از آنکه تحت تأثیر عوامل بنیادین عرضه و تقاضای فیزیکی فلز باشند، از احساسات حاکم بر اقتصاد کلان و ریسکهای ژئوپلیتیکی نشأت میگرفتند. عواملی مانند عدم قطعیت در مورد سیاستهای نرخ بهره فدرال رزرو آمریکا، تشدید تنشهای تجاری و تعرفهای میان ایالات متحده و اتحادیه اروپا، و درگیریهای منطقهای که مسیرهای کلیدی کشتیرانی و زیرساختهای انرژی را تهدید میکردند، همگی به این بیثباتی دامن زدند.
این رفتار قیمت نشان میدهد که بازار LME در این دوره به شدت به جریان اخبار حساس بوده و معاملهگران به سرعت به تغییرات درک شده در سلامت اقتصاد جهانی و امنیت زنجیره تأمین واکنش نشان دادهاند. این نوسانات شدید برای بازار ایران، که فرمول قیمتگذاری رسمی آن به LME گره خورده است، پیامدهای مستقیمی دارد. این وابستگی یک "ریسک نامتقارن" برای بازار داخلی ایجاد میکند. زمانی که قیمتهای LME جهش میکنند، به دلیل فرمول بورس کالا، قیمتهای داخلی نیز به سرعت افزایش مییابند و تورم را برای مصرفکنندگان ایرانی تشدید میکنند. اما زمانی که قیمتهای LME کاهش مییابند، به دلیل کمبودهای ساختاری عرضه و وجود پرمیوم در بازار آزاد، این کاهش قیمت به طور کامل به مصرفکننده نهایی منتقل نمیشود. در نتیجه، بازار ایران اثرات منفی افزایش قیمتهای جهانی را به طور کامل جذب میکند، اما از مزایای کاهش قیمتهای جهانی به طور کامل بهرهمند نمیشود.
بخش ۳: تحلیل تطبیقی: جایگاه ایران در منظومه جهانی
مقایسه عملکرد بازار آلومینیوم ایران با روندهای جهانی در نیمه نخست سال ۱۴۰۴/۲۰۲۵، واگرایی عمیق و نگرانکنندهای را در مسیر این دو آشکار میسازد. در حالی که بازار جهانی با وجود چالشها، مسیر رشد را ادامه داد، بازار ایران درگیر مشکلات داخلی خود بود و از روندهای مثبت جهانی بازماند.
۳-۱. واگرایی در روندهای تولید و قیمت
بارزترین نمود این واگرایی در آمار تولید نهفته است. کاهش ۸ درصدی تولید در ایران در تضادی آشکار با رشد حدوداً ۱.۵ درصدی تولید جهانی قرار دارد. این شکاف به وضوح نشان میدهد که مشکلات صنعت آلومینیوم ایران ماهیتی درونزا و منحصر به فرد دارند و نمیتوان آنها را به ضعف بازار جهانی نسبت داد. در واقع، در دورهای که جهان به تولید خود میافزود، ایران از ظرفیتهای موجود خود عقبنشینی میکرد.
در حوزه قیمتگذاری نیز این واگرایی مشهود است. قیمتهای LME اگرچه بسیار پرنوسان بودند و کف و سقفهای قیمتی متفاوتی را تجربه کردند، اما در نهایت تابعی از دینامیکهای عرضه و تقاضای جهانی و ریسکهای کلان بودند. در مقابل، قیمتهای داخلی در ایران به دلیل عواملی چون کاهش ارزش پول ملی، کمبود ساختاری عرضه و ناکارآمدی مکانیزم توزیع، فشاری مداوم و عمدتاً صعودی را تجربه کردند. به عبارت دیگر، کف قیمتی در بازار ایران به دلیل هزینههای بالا، بسیار "چسبندهتر" و بالاتر از کف قیمتی جهانی است.
۳-۲. ارزیابی مزیت رقابتی و آسیبپذیریها
مزیت رقابتی (در تئوری): بزرگترین و شاید تنها مزیت رقابتی ایران در تولید آلومینیوم، دسترسی به منابع عظیم گاز طبیعی و در نتیجه، پتانسیل تولید برق ارزان است. برآوردها نشان میدهد که هزینه تئوریک هر کیلووات ساعت برق برای تولید آلومینیوم در ایران میتواند کسری از هزینه ۱۱ تا ۱۲ سنتی در سطح بینالمللی باشد. این مزیت به طور بالقوه میتواند ایران را به یکی از رقابتیترین تولیدکنندگان جهان تبدیل کند.
آسیبپذیریها (در عمل): این مزیت تئوریک در عمل توسط مجموعهای از آسیبپذیریهای جدی خنثی شده است:
- عدم اطمینان در تأمین انرژی: ناتوانی در تضمین عرضه پایدار و بدون وقفه برق به کارخانههای ذوب، این مزیت را بیاثر کرده است.
- وابستگی به واردات: نیاز حیاتی به آلومینای وارداتی، صنعت را گروگان تحریمها، نوسانات ارزی و ریسکهای لجستیکی کرده است.
- عقبماندگی تکنولوژیک: احتمال وجود شکاف در فناوری و بهرهوری تولید در مقایسه با رقبای پیشرو جهانی.
- عدم شفافیت دادهها: کمبود دادههای شفاف، قابل اتکا و در دسترس عموم در مورد شاخصهای کلیدی مانند حجم و ارزش صادرات، تحلیل دقیق بازار و جذب سرمایهگذاری را با مشکل مواجه میسازد.
این تقابل میان پتانسیل و واقعیت، مفهوم "مزیت سرگردان" (Stranded Advantage) را به ذهن متبادر میکند. ایران دارایی استراتژیک انرژی ارزان را در اختیار دارد، اما فاقد زیرساختهای پایدار و زنجیره تأمین یکپارچه برای تبدیل قابل اتکای این دارایی به یک محصول رقابتی در سطح جهانی است. این، تراژدی اصلی صنعت آلومینیوم ایران در سال ۱۴۰۴ است: داشتن کلید موفقیت، اما ناتوانی در چرخاندن آن در قفل.
جدول ۱: شاخصهای کلیدی بازار آلومینیوم: ایران در برابر جهان (نیمه اول ۱۴۰۴ / ۲۰۲۵)
شاخص (Indicator) |
بازار ایران (H1 1404) |
بازار جهانی (H1 2025) |
منبع (Source) |
تحلیل کلیدی (Key Analysis) |
روند تولید اولیه |
کاهش ~۸٪ (سالانه) |
افزایش ~۱.۵٪ (سالانه) |
واگرایی شدید ناشی از چالشهای داخلی ایران |
|
قیمت (میانگین LME) |
N/A |
~۲۵۵۰ دلار/تن (بسیار پرنوسان) |
نوسانات بالا ناشی از عوامل کلان اقتصادی |
|
قیمت داخلی (شمش ۹۹.۸٪) |
~۲۶۰,۰۰۰ تومان/کیلوگرم |
N/A |
قیمت بالا به دلیل کمبود عرضه و تورم داخلی |
|
توازن آلومینا |
کمبود شدید (وابستگی به واردات) |
مازاد ~۴.۱ میلیون تن (پیشبینی) |
پارادوکس دسترسی: ایران قادر به بهرهبرداری از مازاد جهانی نیست |
|
محرک اصلی بازار |
محدودیت عرضه (انرژی، مواد اولیه) |
ریسکهای کلان اقتصادی و ژئوپلیتیکی |
بازار ایران تحت فشار داخلی، بازار جهانی تحت فشار خارجی |
بخش ۴: چشمانداز و پیشبینی بازار ایران برای نیمه دوم سال ۱۴۰۴ (مهر - اسفند)
با توجه به تحلیل عملکرد نیمه اول سال و روندهای حاکم بر بازار، پیشبینی برای نیمه دوم سال ۱۴۰۴ تصویری از تداوم چالشها و عدم وجود محرکهای قوی برای بهبود وضعیت را ترسیم میکند.
۴-۱. پیشبینی تقاضا: تداوم رکود تورمی
انتظار میرود تقاضا از سوی صنایع پاییندستی کلیدی، به ویژه بخشهای ساختمان و خودروسازی، در طول نیمه دوم سال ۱۴۰۴ نیز ضعیف و سرکوبشده باقی بماند. بدون وقوع یک تحول مثبت و معنادار در متغیرهای اقتصاد کلان کشور (مانند کاهش چشمگیر نرخ تورم، ایجاد ثبات پایدار در بازار ارز و افزایش قدرت خرید عمومی)، هیچ کاتالیزور مشخصی برای احیای تقاضا در این بخشها وجود ندارد. روند حجم پایین معاملات، تعویق پروژههای ساختمانی و سرمایهگذاری محتاطانه که در نیمه اول سال مشاهده شد، به احتمال زیاد در نیمه دوم نیز ادامه خواهد یافت.
۴-۲. چشمانداز عرضه: چالش انرژی در کانون توجه
در سمت عرضه، ممکن است با عبور از فصل تابستان و کاهش تقاضای سراسری برای سیستمهای سرمایشی، محدودیتهای تأمین برق برای صنایع تا حدی کاهش یابد و حجم تولید به صورت فصلی اندکی بهبود پیدا کند. با این حال، مشکل بنیادین زیرساختهای فرسوده و ناکافی شبکه برق همچنان پابرجاست. هرگونه زمستان سرد و افزایش مصرف گاز برای گرمایش میتواند چالشهای جدیدی را برای نیروگاهها و در نتیجه تأمین برق صنایع ایجاد کند.
با در نظر گرفتن این محدودیتها، بسیار بعید به نظر میرسد که افت تولید نیمه اول سال به طور کامل جبران شود. بر این اساس، پیشبینی میشود کل تولید شمش آلومینیوم ایران در سال ۱۴۰۴ در محدوده ۶۰۰,۰۰۰ تا ۶۲۰,۰۰۰ تن قرار گیرد. این رقم نه تنها نشاندهنده یک کاهش محسوس نسبت به سال قبل است، بلکه فاصله صنعت با اهداف استراتژیک ملی را بیش از پیش نمایان میسازد.
۴-۳. مسیر آتی قیمت: نبرد بین هزینه تولید و قدرت خرید
مسیر قیمت آلومینیوم در بازار داخلی در نیمه دوم سال، صحنه تقابل دو نیروی متضاد خواهد بود. از یک سو، هزینههای بالای تولید به عنوان یک "کف قیمتی" مستحکم عمل خواهد کرد. هزینههای ناشی از واردات آلومینا، لجستیک، و ناکارآمدیهای ناشی از تولید منقطع و غیراقتصادی، اجازه کاهش قیمت معنادار را به تولیدکنندگان نخواهد داد.
از سوی دیگر، قدرت خرید به شدت تضعیفشده در صنایع پاییندستی و در سطح مصرفکننده نهایی، به عنوان یک "سقف قیمتی" عمل کرده و پتانسیل افزایش قیمت را محدود میکند. در نتیجه، بازار به احتمال زیاد در یک بازه قیمتی بالا اما نسبتاً محدود نوسان خواهد کرد. اصلیترین عامل ایجاد نوسان در این بازه، تغییرات نرخ ارز و اخبار مربوط به سیاستهای تأمین انرژی خواهد بود.
۴-۴. ریسکها و متغیرهای کلیدی قابل رصد
برای فعالان بازار در نیمه دوم سال، رصد دقیق متغیرهای زیر از اهمیت بالایی برخوردار است:
- عوامل داخلی:
- سیاستهای انرژی دولت: هرگونه تغییر در مقررات، قیمتگذاری یا برنامههای سرمایهگذاری در حوزه تخصیص برق به صنایع سنگین.
- نرخ ارز: ثبات یا نوسان ریال، مهمترین عامل تعیینکننده قیمتهای اسمی در بازار داخلی خواهد بود.
- مذاکرات بینالمللی: هرگونه پیشرفت یا شکست در مذاکرات که بتواند بر تسهیل واردات آلومینا تأثیر بگذارد.
- عوامل جهانی:
- قیمت LME: رصد مستمر قیمتهای جهانی برای سنجش احساسات بازار بینالمللی.
- اقتصاد چین: هرگونه کندی یا اجرای بستههای محرک اقتصادی در چین، بر تقاضای جهانی و در نتیجه قیمتها تأثیرگذار خواهد بود.
صنعت آلومینیوم ایران در نیمه دوم سال ۱۴۰۴ به یک بزنگاه استراتژیک نزدیک میشود. مدل فعلی که بر یک مزیت تئوریک انرژی تکیه دارد اما ضعفهای بنیادین در زیرساخت و زنجیره تأمین را نادیده میگیرد، به وضوح ناپایدار است. پیشبینی تداوم عملکرد ضعیف، سیاستگذاران و فعالان صنعت را با یک انتخاب دشوار روبرو خواهد کرد: یا تعهد به سرمایهگذاریهای عظیم و بلندمدت در کل زنجیره ارزش (از اکتشاف بوکسیت و پالایش آلومینا گرفته تا تولید برق اختصاصی) یا پذیرش آیندهای از تولید مزمن پایینتر از ظرفیت، ناکامی در تحقق اهداف ملی و کاهش تدریجی اهمیت در بازار جهانی. نیمه دوم سال به احتمال زیاد فشار برای این ارزیابی مجدد استراتژیک را تشدید خواهد کرد.
جدول ۲: عوامل کلیدی تأثیرگذار بر بازار آلومینیوم ایران در نیمه دوم ۱۴۰۴
عامل (Factor) |
تأثیر پیشبینیشده (Forecasted Impact) |
شدت (Intensity) |
توضیحات (Explanation) |
تأمین برق داخلی |
منفی/خنثی |
بالا |
بهبود فصلی ممکن است اما ریسکهای زمستانی و ضعف زیرساختی باقی است. |
تقاضای بخش ساختمان |
منفی |
متوسط |
رکود تورمی و کاهش قدرت خرید، مانع از بهبود معنادار تقاضا خواهد شد. |
نرخ ارز |
خنثی/منفی |
بالا |
هرگونه افزایش نرخ ارز، هزینه تولید و قیمت نهایی را به شدت بالا میبرد. |
قیمت جهانی (LME) |
خنثی |
متوسط |
نوسانات جهانی به بازار داخلی منتقل میشود اما عوامل داخلی غالب هستند. |
دسترسی به آلومینا |
منفی |
بالا |
تحریمها و مشکلات لجستیکی همچنان مانع اصلی تأمین پایدار مواد اولیه خواهند بود. |